سقوط اسرائیل (مقدمه)- قسمت پنجم
چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۵۴ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
سقوط اسرائیل (مقدمه ) - قسمت پنجم
مقدمه
مفسران، معمولا در تفسیر و تطبیق آیات افساد (تباه کاری، خراب کردن، فاسد کردن)بنى اسرائیل در سورۀ اسراء، درمانده و اغلب به بىراهه رفتهاند. آنان، ناخواسته، از نقش قرآن در تفسیر خود و رمزگشایى از اسرار خویش غفلت کردهاند و کارکرد سنت نبوى صلّى اللّه علیه و آله را در حل رمزها و شرح پیچیدگىها و رازهاى قرآن نادیده انگاشتهاند. این در حالى است که همگى به وجود قواعد و اصول علمى ثابت در تفسیر قرآن، اذعان داشته و نیز مىدانند که از هیچ پژوهشگر موضوعات قرآنى پذیرفته نیست که به تفسیر قرآن بپردازد و خود را از درک معانى و دلالتهاى ظاهرى آن بىنیاز بداند، زیرا چنین کارى تفسیر به رأى بوده و به تجاوز از حدود الهى و تعرض به قدسیّت کلام حق منجر مىشود. خداوند چنین رویهاى را در کلام خویش نهى فرموده است:
قُلْ آللّٰهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اَللّٰهِ تَفْتَرُونَ. «بگو آیا خداوند [چنین]اجازهاى به شما داده است یا بر او دروغ مىبندید؟» یونس، آیه ۵٩ .
علاوهبر این، دانشمندان مسلمان براى فهم نصوص قرآنى، رجوع به سنت نبوى و کلام پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را ضرورى دانسته و دورى گزیدن از آن را در حقیقت بهمعناى انکار نقش پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله در تبلیغ رسالت خویش و مسئولیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در تشریح و تبیین کتاب خدا براى امت خود دانستهاند؛ چیزىکه خداوند، پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله را بدان امر فرموده است:
بِالْبَیِّنٰاتِ وَ اَلزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنٰا إِلَیْکَ اَلذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّٰاسِ مٰا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ.
«قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه را براى مردم فروفرستاده شده است روشن نمایى، باشد که بیندیشند» . نحل، آیه ۴۴ .
اعتقاد به اصول و قواعد علمى در تفسیر قرآن و نادیده انگاشتن آن قواعد در مرحلۀ عمل و عدم پاىبندى به رعایت آن در تطبیق با شرایط عینى و خارجى، موجب گردیده است که آیات افساد بنى اسرائیل در قرآن مهجور مانده و فهم صحیحى از آن بهدست نیاید.
ما معتقدیم که آیات افساد بنى اسرائیل در سورۀ اسراء، بیانگر نوعى نبرد تاریخى تمدنى بین دو امت است که در اصول، مبادى، اهداف و ارزشها در برابر یکدیگر قرار دارند: یکى تمدن «مفسدین فى الارض» که جماعتى از بقایاى یهود آن را پایهگذارى و اداره مىکنند و دیگرى تمدن «مصلحین فى الارض» که مجاهدانى از امت اسلامى آن را پىریزى کرده و استحکام خواهند بخشید. جنگ این دو تمدن، تداوم همان جدال تاریخى دیرینهاى است که شیطان، نخستین سنگ بناى آن را در میان فرزندان آدم نهاد و اولین بذر تعارض و درگیرى را میان هابیل و قابیل، که یکى نماد هدایتیافتگان و صالحان و دیگرى نماینده مفسدان و تبهکاران بود، کاشت.
این درگیرى و تنازع فردى، از ابتداى عصر پیامبران به نوعى جنگ اعتقادى و اجتماعى تبدیل شد که پیامبران و پیروان آنها از یکسو و طاغوتها و یاوران آنها از سوى دیگر، آن را رهبرى و اداره کردهاند.
در پایان عصر پیامبرى، این نزاع اعتقادى متحول گشته و گسترۀ آن وسعت یافت و از درگیرى بین افراد و گروهها در یک قلمرو خاص، به یک نزاع همهجانبه بین دو تمدن بزرگ-که هردو از گسترش و نفوذ جهانى برخوردار بودند-تغییر شکل داد: یکى «امت کفر» که همۀ قدرتهاى الحادى و ملتهاى مشرک و نیز عوامل تخریب و نفاق در درون جامعه اسلامى را در برمىگرفت و همگى تلاش مىکردند تا نور خدا را در زمین خاموش کنند و دیگرى «امت توحید» ، شامل همۀ ملتهاى مستضعف و ستمدیده و همه نیروهاى مجاهد و تلاشگر که بر حفاظت از نور خدا و اتمام و گسترش آن-به رغم مخالفت کفار، مشرکان و منافقان-پافشارى مىکردند.
سورۀ اسراء، آخرین مراحل از جدال بین دو امت را که جنگى نهایى، جهانى و فراگیر خواهد بود به تصویر مىکشد و نمایى کلى و گذرا از صحنههاى درگیرى خونین و خطرناکى که بین آن دو پدید مىآید را به نمایش مىگذارد. در این جدال سرنوشتساز، بشر شاهد پایان کار و سقوط کاخهاى تمدن مفسدین و طلوع دوبارۀ خورشید تمدن جهانى توحید بر گسترۀ زمین خواهد بود.
و آنگاه که براى تعیین رازها و پیچیدگىهاى اخبار غیبى قرآن به کاوش در سنت نبوى و کلمات پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و اله مىپردازیم، درمىیابیم که آنچه را سورۀ اسراء، در آیات افساد بنى اسرائیل، فشرده و مختصر بیان کرده است، سنت به تفصیل و به شکلى روشن و موزون تشریح نموده است و با بررسى آن به این نتیجه مىرسیم که: در آخر الزمان، برخورد بین دو تمدن یادشده، از درگیرى بین دو دولت آغاز مىشود: دولتى در فلسطین که جریان کفر جهانى را در قلب جهان عربى و اسلامى نمایندگى مىکند و بقایاى مفسدین بنى اسرائیل با تاریخى مشحون از ظلم و جنایت و فساد آن را اداره مىنمایند و دولتى در مشرق که پایگاه مجاهدان و کانون مبارزه با استکبار جهانى است و ایرانیان آن را اداره مىکنند و توسط آنها طومار دولت اسرائیل درهم پیچیده مىشود و به یک تاریخ فساد و زیادهخواهى و سلطۀ ظالمانۀ آنان پایان داده مىشود.
از مهمترین نشانههاى نزدیک شدن زمان سقوط اسرائیل، وقوع تحولات عمیق اجتماعى و انقلابهاى بزرگ سیاسى در تاریخ ملتهاى عربى و اسلامى و فراهم آمدن زمینه اجراى قانون استبدال الهى « استبدال از آیه ٣٩ سورۀ توبه . . . وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ. . اخذ شده و بهمعناى جاىگزین کردن صالحان است به جاى کسانى که دست از یارى دین خدا شسته، به دنیا روى آورده و به قهقرا بازگشتهاند » است که در نتیجه آن، رهبرى جدید امت اسلامى از سرزمین ایران ظهور مىکند و جاىگزین رهبرى حکامى مىگردد که آشکارا دست از تلاش براى آزادسازى فلسطین مىکشند. این رهبرى نوظهور اسلامى، امت را در رویارویى با یهودیان صهیونیست، براى نابودى اسرائیل و آزادى دنیاى عرب و جهان اسلام از سلطۀ مستکبران، رهبرى مىنماید و این همان چیزى است که قرآن کریم بدان اشاره نموده است:
یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا مٰا لَکُمْ إِذٰا قِیلَ لَکُمُ اِنْفِرُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ اِثّٰاقَلْتُمْ إِلَى اَلْأَرْضِ أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا مِنَ اَلْآخِرَةِ فَمٰا مَتٰاعُ اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا فِی اَلْآخِرَةِ إِلاّٰ قَلِیلٌ* إِلاّٰ تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذٰاباً أَلِیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لاٰ تَضُرُّوهُ شَیْئاً وَ اَللّٰهُ عَلىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
«اى کسانى که ایمان آوردهاید، از چهرو هنگامىکه به شما گفته مىشود در راه خدا حرکت کنید، به زمین مىچسبید؟ آیا به حیات دنیوى دلخوش کردهاید؟ و حال آنکه کالاى حیات دنیا در قبال آخرت بسیار اندک و بىارزش است. اگر براى جهاد در راه خدا حرکت نکنید، خداوند شما را به عذابى دردناک گرفتار خواهد کرد و گروهى دیگر را جاىگزین شما خواهد نمود و شما به خداوند زیانى نمىرسانید» . توبه، آیات ٣٨ و ٣٩ .
تعداد آیات مربوط به موضوع استبدال، در قرآن به هشت آیه مىرسد. هر زمان این آیات بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله نازل مىشد، اصحاب مىپرسیدند: این قومى که همچون ما نیستند و خداوند آنها را هنگامى که ما به اسلام پشت کنیم و از آن منحرف شویم، به جاى ما خواهد آورد، کیستند؟ و پیامبر صلّى اللّه علیه و اله هربار که سلمان در کنار ایشان حاضر بود، بر شانه او مىزد و مىفرمود:
قوم این مرد! به خدا سوگند اگر ایمان در ثریا باشد مردانى از فارس بدان دست خواهند یافت. « «قوم هذا الرجل، و اللّه لو کان الإیمان بالثّریّا لناله رجال من فارس» . سنن ترمذى ٢٢۶٩ / ۴ /؛ القول المسدد فى الذب عن مسند الامام احمد ١٣ / ۵٩ /؛ الفتن، ابن حماد، ۵۶ و کنز العمال ٣٨۶۵٢ / ١۴ .»
و آن رهبرى اسلامى جاىگزین، که خداوند او را برمىانگیزد تا نبرد آزادسازى فلسطین را رهبرى نماید، از میان جامعه ایرانى ظهور مىکند و این موضوعى است که به دفعات در بشارتهاى پیامبر صلّى اللّه علیه و اله، در خصوص حوادث آخرالزمان، تکرار شده است. در روایتى، ابو هریره مىگوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود:
پرچمهاى سیاهى از خراسان به حرکت درمىآیند که چیزى مانع آنها نیست تا آنکه در ایلیاء؛ یعنى بیت المقدس، نصب مىشوند. « «تخرج من خراسان رایات سود فلا یردّها شىء حتّى تنصبّ بایلیا» . بحار الانوار ١۶ / ١٩۵ / ١ ؛ -ترمذى ج ۵ ، خ ٣٢۶٠۶ و الدر المنثور ۵٠۶ / ٧ . »
و ابن کثیر در ادامۀ این حدیث مىگوید:
این پرچمهاى سیاه، آن پرچمهایى نیستند که ابو مسلم خراسانى برافراشت و به واسطۀ آنها دولت بنى امیه را سرنگون نمود، بلکه اینها پرچمهاى دیگرى هستند که یاران مهدى آنها را بر دوش مىکشند.
در کتاب حاضر، احادیث بیشترى از بشارتهاى نبوى صلّى اللّه علیه و آله را در خصوص قضیۀ فلسطین مورد توجه قرار خواهیم داد و با نگاه به تصویر کلى قانون استبدال قرآنى و در چارچوب مقدمات سیاسى آن، که دخالت مستقیم خداوند متعال در جدال جارى بین دو اردوگاه ایمان و کفر را اجتنابناپذیر مىسازد، خواهیم دید که این نبرد، در سرزمین فلسطین، به نفع خط مقاومت اسلامى که در اطراف بیت المقدس در راه حق مىجنگند، خاتمه مىیابد؛ خط مؤمنان مجاهد و مستضعفى که خداوند متعال وعدۀ وراثت زمین را در پایان این نبرد سرنوشتساز به آنها داده است:
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى اَلَّذِینَ اُسْتُضْعِفُوا فِی اَلْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ اَلْوٰارِثِینَ.
«و اراده کردیم که بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنها را پیشوایان و وارثان [زمین]قرار دهیم» . قصص، آیه ۵ .
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.