بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
وصیت نامه شهید محمد ابراهیم همت - قسمت اول -من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم میدارد متنفرم
بسم الله الرحمن الرحیم
هر چه داریم از شهدا داریم و انقلاب حاصل خون شهیدان است.
به تاریخ 19/ 10/ 1359 شمسی ساعت 10:10 شب چند سطری وصیت نامه می نویسیم.
هر شب ستاره ای به زمین می کشند و باز این آسمان غم زده غرق ستاره است.
مادر جان، می دانی تو را بسیار دوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت. مادر، جهل حاکم بر یک جامعه، انسان ها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل این جهل اند و شاید قرن ها طول بکشد که انسانی از سلاله ی پاکان زاییده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم را و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور سلاله ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادر جان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم. کلام او الهام بخش روح پر فتوح اسلام و در سینه و وجود گندیده من بوده و هست.
اگر من افتخار شهادت داشتم، از امام بخواهید برایم دعا کند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد.
مادر جان، من متنفر بودم و هستم از انسان های سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا اسلام چه می گوید، بسیارند، ای کاش به خود می آمدند.
از طرف من به جوانان بگویید، چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته شده است، به پا خیزید اسلام را و خود را دریابید. نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود، نه شرقی و نه غربی.
اسلامی که: اسلامی ... و ای کاش ملت های تحت فشار مثلث «زور و زر و تزویر» به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند.
مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم، صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسان ها بیرون برد، ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند، زیرا نه آن را می شناختند و نه برایش زحمت و رنجی متحمل شده بودند. از هر طرف به این نونهال آزاده ضربه زدند، ولی خداوند مقتدر است. اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد.
پدر و مادر من، من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم. علی وار زیستن و علی وار شهید شدن، حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست دارم. الگوی جاوید یک مومن از بند هوی و هوس رستن است و من این الگو را نیز دوست داشتم. شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم و جور و شرک و الحاط می زند و خواهد زد و تاریخ اسلام این را ثابت کرده است. پدر، ما فردا می رویم به جنگ با انسان هایی که چون کفار در صدر اسلام، نمی دانند چرا و برای چه می جنگند؛ جنگ با دمکرات یا در حقیقت آلت دست بعث بغداد، «عراق.»
ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است، ولی چاره ای نیست، اینها سد راه انقلاب اسلامی اند، پس سد راه اسلام باید برداشته شوند تا راه تکامل طی شود. مادر جان، به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی از تو راضی نخواهم بود، زینب وار زندگی کن و مرا نیز خدا بسپار.
«اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک»
اسلام دین مبارزه و جهاد است و در این راه احتجاج به ایمان و ایثار و صبر و استقامت است.
خواهران و برادرانم و همچنین پدرم، مرا ببخشید و از آنها می خواهم که راهم را ادامه دهند.
والسلام
محمد ابراهیم همت
ساعت 12:15 - پاوه اتاق تحقیقات سپاه
شدیدا نیازمند دعای شما همسنگر هستم
یا علی
التماس دعا