بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
دفاعیات حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
فصل یک
(دفاعیه دوم)
مقدمه
موضوع این دفاعیه اسناد مربوط به وقوع هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
یا بیعت کنید یا ....
نمی دانم...
رسم آسمانی پدرم این نبود که سنگ هجوم بر پیشانی مسلمانی بکوبند.
اما دیگر کجا می توان یافت آن سیره ی ناب الاهی را !
در آن روز فریاد خش دار و زهر مزاج، ولوله را رهبری می کرد و دیگر جای هیچ شائبه ای نبود که آن هنگامه، اعلام نبردی است با خدا، و در برابر خانه خدوندگار توحید!!
من می دیدم که علی را زنجیری از صبر بر زمین منکوب کرده بود و نگاهش نمناک و سرخ، بر قبضه شمشیرش خیره ماند.
باز همان خروش شیطانی، آسمان مدینه را مسموم کرد که: ای اقوام پیامبر مدفون شده، یا بیعت کنید، یا نقش بطلان می زنیم بر قاموس وجودتان!
می گفت آن هرزه درای بی مقدار، و همچنان نگاه سرخ تر از خون علی بر حسرت ذوالفقارش، هق هق می کرد!
و من از دریای صبر عجیبش لبریز می شدم؛ و در ناصیه شوم تقدیر می دیدم که خلاصه توحید را به قربانگاه خواهند برد.
مستندات این دفاعیه
مدرک اول
«و بلغ ابابکر و عمر ان جاعه من المهاجرین و الانصار فقد اجتمعوا مع علی بن ابیطالب فی منزل فاطمه بنت رسول الله فاتوا فی جاعه حتی هجموا الدار ... »
به ابابکر و عمر خبر رسید که عده ای از مهاجرین و انصار با علی بن ابیطالب علیه السلام در خانه فاطمه سلام الله علیه دختر رسول خدا اجتماع نموده اند پس(عمر) با جماعتی آمدند تا اینکه به خانه هجوم آوردند...
سند شیعه:
تاریخ یعقوبی(فی المکتبه الشامله) 1/ 155 و (ط. آخر) 2/ 126 {یعقوبی م. 284}
سند اهل سنت:
السقیفه و فدک / 72 قریب بهذا المضمون {جوهری م. 323}
مدرک دوم
«فوجهوا الی منزله فهجموا علیه... »
پس به سوی منزل او (امیرالمومنین علیه السلام) شتافتند و بر او یورش بردند...
اسناد شیعه:
1.بحار الانوار 28/ 308 {علامه مجلسی م. 1110}
2. الهجوم علی بیت فاطمه /269 {عبدالزهرا مهدی}
سند اهل سنت:
اثبات الوصیه/ 142 و (طبع مرکز المصطفی /124) {مسعودی م. 345}
مدرک سوم
«ان الهجوم الی بیت فاطمه الزهرا علیها السلام علی ما ذکره ابن قتیبه تکرر مرتین:
{الهجوم الاولی فی کلام ابن قتیبه}:
ان ابابکر تفقد قوما تخلفوا عن بیعه عند علی علیه السلام فبعث الیهم عمر فجاء فناداهم و هم فی دار علی علیه السلام فابوا ان یخرجوا، فدعا بالحطب، و قال: والذی نفس عمر بیده لتخرجن او لاحرقنها علی من فیها فقیل له: یا ابا حفص ان فیها فاطمه قال: و ان! فخرجوا فبایعوا الا علیا علیه السلام.
الهجوم الثانی فی کلام ابن قتیبه:
.... فاتی عمر ابابکر فقال له الا تاخذ هذا المتخلف عنک بالبیعه؟ فقال ابوبکر لقنفذ: عد الیه فقل له خلیفه رسول الله یدعوک لتبایع... ثم قام عمر فمشی معه جاعه حتی اتوا باب فاطمه علیها السلام فدقو الباب فلما سمعت اصواتهم نادت باعلی صوتها: یا ابت یا رسول الله، ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن ابی قحافه؟ فلما سمع القوم صوتها و بکاء ها انصرفوا باکین و کادت قلوبهم تنصدع و اکبادهم تنفطر و بقی عمر و معه قوم: فاخرجوا علیا علیه السلام فمضوا به الی ابی بکر فقالوا له: بایع فقال علیه السلام ان لم افعله فمه؟ قالوا: اذا والله الذی لا اله الا هو نضرب عنقک. »
هجوم به خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها بنا بر آنچه که ابن قتیبه ذکر نموده، دو بار تکرار شده است:
{هجوم اول در کلام ابن قتیبه}:
ابابکر گروهی را جویا شد که از بیعت با او تخلف کرده و نزد علی علیه السلام می باشند. پس عمر را به سوی آنها فرستاد؛ عمر نزد آنها آمده و آنها را صدا زد و حال آنکه ایشان در خانه علی علیه السلام بودند.
ولی آنها از خارج شدن اباء و امتناع ورزیدند؛ پس عمر هیزم طلب کرد و گفت: به خدایی که جان عمر در دست اوست، یا از خانه خارج می شوید یا خانه را با تمام کسانی که در آن هستند می سوزانم.
به عمر گفته شد: ای اباحفص، فاطمه سلام الله علیها در این خانه است. عمر گفت: اگر چه{فاطمه سلام الله علیها در خانه باشد}. پس آن گروه خارج شده و با ابوبکر بیعت کردند جز علی علیه السلام.
{هجوم دوم در کلام ابن قتیبه}
پس عمر نزد ابابکر آمد و به او گفت: آیا از این کسی که تخلف نموده بیعت نمی گیری؟ پس ابوبکر به قنفذ (و او مولای قنفذ بود) گفت: برو و علی علیه السلام را بخوان... برای بار دوم عمر گفت: به این کسی که از بیعت با تو تخلف نموده مهلت نده.
بعد ابوبکر به قنفذ گفت: برگرد به سوی او و به او بگو: خلیفه رسول الله تو را می خواند که با او بیعت کنی ...
پس عمر برخاست و گروهی با او حرکت کردند تا به درب خانه فاطمه علیه السلام رسیدند. پس را کوبیدند.
فاطمه سلام الله علیها چون صدای آنها را شنید با ندای بسیار بلند فرمود: ای رسول خدا، بعد از تو، از ابن خطاب و ابن ابی قحافه چه ها بر سر ما آمد. پس جمعی از آن گروه چون صدای فاطمه سلام الله علیها و گریه اش را شنیدند، بازگشتند در حالیکه اشک می ریختند و نزدیک بود که دلهایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود.
ولی عمر با جمعی باقی ماند؛ پس آنها علی علیه السلام را از خانه بیرون کشیده و او را به سوی ابوبکر بردند، و به او گفتند: بیعت کن! پس فرمود: اگر بیعت نکنم چه می کنید؟ گفتند: بنابراین قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، گردنت را خواهیم زد.
سند اهل سنت:
الامامه والسیاسه المعروف بتاریخ الخلفاء(تحقیق: شیرازی/ ناشر: انتشارات شریف رضی) 1/ 30 و (تحقیق: زینی/ ناشر: موسسه الحلبی و شرکاء النشر و التوزیع) 1/ 19 و انتشارات شریف رضی طبع آخر 1/ 12 {ابن قتیبه م. 276}
مدرک چهارم
«فانطلق قنفذ فاقتحم هو و اصحابه بغیر اذن... »
قنفذ رفته و با اصحابش به داخل منزل هجوم آورد بدون اینکه{برای ورود به منزل} اذن بگیرد.
اسناد شیعه:
1. کتاب سلیم (تحقیق محمد باقر انصاری) / 150 {سلیم بن قیس م. 90}
2. احتجاج 1/ 109 {طبرسی م. 560}
3. غایه المرام 5/ 335 {سید هاشم بحرانی م. 1107}
4. بحار الانوار 28/ 269 - 283 {علامه مجلسی م. 1110}
amooze.blog.ir
حضرت زهرا مظلومه
ای خاک گل به گل نهفته
ای خفته ببین علی نخفته