بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
دفاعیات حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
فصل یک
(پیش دفاعیه)
در هیاهوی خفقان تاریخ بالاخره دادگاه فاطمه، آغاز شد. و نوایی از محض ترین سکوت شرمناک، به یکباره شیشه دیو خاموشی را شکست و گفت:
ای دختر رسول خدا، چه دفاعی از خود دارید؟
و ناقوس لرزان صدای فاطمه، دادگاه را رسمیت بخشید:
آی جماعت ...
آی جماعت منصفه ...
منتظرید تا چه بشنوید!؟
من دلیلی بر روشنایی آفتاب ندارم از کرم شب تاب،
چه حجتی می توانم آورد از قافله کوران، که دیدند واقعه را و عمق فاجعه را با چشمانشان لمس کردند، اما صلاح معیشت شان، حکم بر بستن چشم بندی مصلحتی داد؛ و به یکباره، فریاد متظاهرانه ای برآوردند که:
ایها الناس، ما جماعت نابینایانیم!!
من با چه دلیلی دفاع کنم از حیثیت کتاب گویای خدا، وقتی جماعت گبریانند که قوم متجاوز را تشکیل می دهند؟
و چه انصافی است درندگان گرسنه را بر بساط پهن غزالی مجروح؟
سوگند به روح پدرم که در این میان بی دفاعم، اما ترنم محزون غزل از گلویی مجروح، به بود از موذنی کلاغ ها بر مناره شب!!
کاش می توانستم شما را متقاعد کنم که آن پرده ابهام که مجالتان نمی دهد تا خورشید را ببینید، گشادی عمامه ایست که در شب سقیفه بر سرتان گذاشتند!
و کاش می توانستم بر شما اثبات کنم که آفتاب را دلیل هایی دیگر جز روشنایی هم هست!
من از ریشخند معنا دار شما دل چرکینم. ولی از خود و رسالت پدرم و میراث داری شوهرم دفاع خواهم کرد.
هر چند که من بی دفاعم در این خنده بازار کوفیانه!
و هرچند بی تصمیم می ماند حکم نهایی محکمه گیتی بر ادله استوارم!
ادامه دارد...
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.