بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
فطرس ملک که بود؟
ابراهیم بن شعیب می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: چون حسین بن علی(ع) به دنیا آمد ٬ خدای عزوجل به جبرئیل فرمود که به همراه هزار ملک بر زمین فرود آید و این ولادت را از سوی خداوند عزوجل و از سوی خود به پیامبر(ص) تبریک گوید .
آن حضرت فرمود: جبرئیل بر زمین فرود آمد ٬ در راه از جزیره ای گذشت که فرشته ای به نام فطرس در آن بود . او از عاملین عرش بود تا اینکه فرمانی به او داده شد که به سرعت در انجام آن نکوشید !! پس به مشیت الهی بالش شکسته شد و در این جزیره افتاد . او هفتصدسال در آن جزیره خدای تبارک و تعالی را عبادت می کرد تا اینکه امام حسین(ع) فرزند امیرالمومنین(ع) به دنیا آمد .
فطرس{که جبرئیل را دیده بود} به او گفت: ای جبرئیل کجا می روی؟ جبرئیل پاسخ داد: خداوند عزوجل نعمتی را به حضرت محمد(ص) ارزانی داشته است و من فرستاده شده ام تا از سوی خداوند و از سوی خودم به پیامبر(ص) تبریک گویم .
فطرس گفت: جبرئیل! مرا نیز همراه خود ببر! شاید حضرت محمد(ص) برای من دعائی کند .
( امام صادق(ع) فرمود): جبرئیل او را به همراه خود برد! چون به حضرت رسول(ص) رسید از سوی خداوند عزوجل و از سوی خود به آن حضرت تبریک گفت و ماجرای فطرس را برای ایشان شرح داد .
پیامبر(ص) فرمود: به او بگو خود را به این مولود بمال و به وسیله او به خدا تقرب بجو و به جای خود بازگرد .
حضرت امام صادق(ع) فرمودند: فطرس خود را به امام حسین(ع) می مالید و بالا میرفت . آنگاه به پیامبر(ص) گفت: ای رسول خدا بدان که امت تو او را به زودی خواهند کشت! و من در برابر این عنایت او ٬ به عهده می گیرم که :
هیچ زائری او را زیارت نکند مگر که زیارت او را به عرض ایشان برسانم
هیچ سلام کننده ای به او سلام نکند مگر اینکه سلام او را ابلاغ کنم و
هیچ درود فرستنده ای بر او درود نفرستد مگر اینکه درودش را به او برسانم .
فطرس این سخن را گفت و اوج گرفت .