دهــــلاویــــــــه

بسم الله الرحمن الرحیم

سقوط اسرائیل (یادداشت) - قسمت سوم

صهیونیست های مسیحی

جریان صهیونیسم مسیحى را گروهى از کشیشان بنیادگراى پروتستان آمریکایى رهبرى مى‌کنند. این جریان مذهبى که داراى گرایش‌هاى تند سیاسى هستند، طى یک قرن گذشته به ظهور رسیده‌اند و تا پیش از جنگ جهانى دوم، از آن‌جا که به تشکیل حکومت دینى در آمریکا بر اصول و بنیادهاى انجیل دعوت مى‌کردند، به"مسیحیان بنیادگرا" معروف شدند و پس از جنگ دوم جهانى، خود را"مبلغان انجیل" معرفى کردند و با توجه به زمینه گسترده اجتماعى پروتستانتیزم در جامعه آمریکایى و نیز بنیادهاى فرهنگى و تمدنى آن جامعه که بر آموزه‌هاى"پیوریتانهاى" مسیحى مهاجر از اروپا که خود از سائقه‌هاى قوى یهودى و توراتى برخوردار بودند، استوار است، توانستند با اتکا به وسایل ارتباطجمعى و ظرفیت فوق‌العادۀ رسانه‌اى آمریکا، افکار عمومى جامعۀ آمریکا را تحت‌تاثیر قرار دهند و هم‌اینک قدرتمندترین و فراگیرترین جریان و تشکیلات مذهبى سیاسى در آمریکا به حساب مى‌آیند.

این جریان راست مسیحى با عناوین دیگرى هم‌چون"مسیحیان دوباره تولد یافته"نیز شناخته مى‌شوند و از آن‌جا که معتقد به ظهور دوبارۀ مسیح علیه السّلام بعد از هزار سال مى‌باشند، به مسیحیان"هزاره‌گرا"نیز معروفند و از آن‌رو که معتقدند براى ظهور دوباره مسیح علیه السّلام باید چند خواسته یا مشیت او را عملى کنند به‌عنوان مکتب"خواسته‌هاى مسیح"نیز شهرت یافته‌اند.

از چهره‌هاى شاخص جریان صهیونیسم مسیحى مى‌توان کشیش هال لیندسى، جرى فال ول، پت رابرتسون، گیلزفریز را نام برد که همگى جزء عناصر مطرح و رهبران کلیساى انجیلى بوده و با در اختیار داشتن شبکه‌هاى متعدد تلویزیونى، نوعى"کلیساى تلویزیونى"را در آمریکا به راه انداخته‌اند که گفته مى‌شود بیش از بیست میلیون خانواده آمریکایى را تحت پوشش خود دارد. جرج دبلیو بوش نیز از معتقدان به این مکتب است؛ وى مى‌گوید در سن چهل سالگى درحالى‌که فردى ولگرد و لاابالى و معتاد به الکل بوده است توسط یکى از همین کشیشان هدایت یافته و به کیش مسیحیان دوباره تولدیافته درآمده است.

اینان نیز همچون نومحافظه‌کاران، به اسرائیل و صهیونیسم سخت پاى بندند و بیش از صهیونیست‌هاى یهودى مقیم اسرائیل و آمریکا، بدان گرایش و تعصب دارند و قوم یهود را تنها قوم برگزیدۀ خدا مى‌دانند.

در پرتو این تحلیل از ساختار قدرت در آمریکا، مى‌توان گفت سیاست خارجى آمریکا از لحاظ ایدئولوژیک و نظرى تحت‌تاثیر صهیونیسم مسیحى، از نظر عملى و اجرایى توسط نومحافظه‌کاران و از حیث مالى و رسانه‌اى توسط صهیونیست‌هاى یهودى حمایت مى‌شود و رفتار دولت فعلى آمریکا به رهبرى جرج دبلیو بوش، که خود یک صهیونیست مسیحى است و شدیدا به مبانى این اندیشه معتقد و ملتزم است، تبلور ارادۀ این جریان سه وجهى است.

آپوکالیپس و الهیات آرماگدون

براساس آنچه گفته شد، مبناى نظرى رفتار سیاسى دولت فعلى آمریکا به ویژه سیاست‌هاى خاورمیانه‌اى آن را آموزه‌هاى مکتب مبلغان انجیل تشکیل مى‌دهد که آن نیز مبتنى است بر پیش‌گویى‌هایى درباره آخرالزمان که"آپوکا لیپس" خوانده مى‌شود و از سفر دانیال در تورات (عهد قدیم) و رویاها و مکاشفات یوحنا در انجیل (عهد جدید) برگرفته شده است. براساس این پیش‌گویى‌ها حوادثى چند باید به وقوع بپیوندد تا عیسى مسیح علیه السّلام دوباره ظهور نماید و پیروان این مکتب مى‌بایست به‌عنوان وظیفه شرعى! براى تسریع در عملى شدن این حوادث تلاش نمایند.

مبلغان انجیل، طى سه دهۀ اخیر و به‌ویژه ده سال گذشته، تلاش کرده‌اند با به کارگیرى وسایل ارتباطجمعى، صدها شبکه رادیویى و تلویزیونى و انتشار میلیون‌ها جلد کتاب و هزاران عنوان نشریه و مجله و نیز ساخت چندین فیلم سینمایى بسیار جذاب، ادبیات جدیدى را توسعه دهند که براساس آن و مبتنى بر پیش‌گویى‌هاى انجیل، جهان در آغاز هزاره سوم باید شاهد یک تحول بزرگ به مثابۀ مقدمه ظهور مسیح علیه السّلام باشد و آن تحول عبارت است از وقوع یک جنگ جهانى تحت‌عنوان آرماگدون که سناریوى ساخته و پرداخته آنها در مورد این تحول و مقدمات آن به شرح زیر است:

١ -یهودیان از سراسر جهان به فلسطین آورده مى‌شوند و کشور اسرائیل در حدفاصل رود نیل تا فرات به وجود مى‌آید.

 ٢ -یهودیان، مسجد الاقصى و مسجد صخره را در بیت المقدس ویران کرده و به جاى آن معبد (هیکل) سلیمان را بنا مى‌کنند.

آن‌گاه که دو مسجد یاد شده در بیت المقدس منهدم شدند، جنگ نهایى مقدس بین قواى"خیر"و نیروى"شر"آغاز خواهد شد؛ قواى خیر به رهبرى آمریکا و انگلیس و نیروى شر که با میلیون‌ها نفر از مشرق، روسیه، ایران و عراق به سوى مغرب هجوم مى‌آورند در منطقه‌اى به نام"هار مجدو"یا" آرماگدون"واقع در دره‌اى در شمال فلسطین و در نزدیکى حیفا، با یک‌دیگر برخورد مى‌کنند. در این جنگ جهانى که هفت سال به طول مى‌انجامد، دنیا طى یک نبرد هسته‌اى نابود خواهد شد!

 ۴ -در این هنگام عیسى مسیح علیه السّلام به زمین باز خواهد گشت و مسیحیان دوباره تولد یافته را با یک سفینه عظیم با خود به آسمان خواهد برد.

 ۵ -در جنگ آرماگدون هنگامى‌که قواى شر به فرماندهى ضد مسیح علیه السّلام (دجال) در حال پیروزى است، عیسى مسیح علیه السّلام به همراه مسیحیان دوباره تولد یافته، ظهور خواهد کرد، ضد مسیح را شکست مى‌دهد و حکومت جهانى خود را به مرکزیت بیت المقدس و در معبدى که به جاى مسجد الاقصى و مسجد صخره ساخته‌شده است، برپا مى‌کند.

 ۶ -مسیحیان براى تعجیل در ظهور مسیح علیه السّلام باید کشور بابل، یعنى عراق کنونى را نابود کنند و رودخانه فرات باید کاملا خشک شود و این از علائم ظهور عیسى مسیح علیه السّلام است!

 ٧ -با ظهور دوبارۀ مسیح علیه السّلام و شکست دجال، صلح (که پیش از آن در دنیامحقق نخواهد شد) بر جهان حکمفرما مى‌شود، از این‌رو مسیحیان باید براى رسیدن به صلح جهانى، مقدمات جنگ مقدس آرماگدون و نابودى جهان را فراهم کنند.